الان که دارم واست مینویسم خوابی نفسم..دلم میخواد این بار یخورده باهات دردل و دل کنم دختر شیرینم هر روز که میگذره بزرگ و بزرگ تر میشی و درک و شعورت بالاتر میره..خیلی چیزارو درک میکنی و خیلی وقتا از احساساتت واسم میگی دختر شیرین زبونم..بعضی وقتا میشینیم مثل دوتا دوست باهم دردودل میکنیم و من واست خیلی از رازام رو میگم و تو هم فقط گوش میدی و بعضی جاها همدردی میکنی مثلا وقتی ناراحتم میگی مامان اشکال نداره...وقتی خیلیی خوشحالممم میگی مامان عالیه....وقتی خودت خیلیی احساساتی میشی بغلم میکنی و دستاتو دور گردنم حلقه میکنی و میگی مامان دوستت دارم .......بوووووووس بده مامان الهی فدات بشم شیرینم این روزا نمیدونم چمه خیلی کم طاقت میشم تو هم ماشالاا...